این‌روزها سی‌سالگی ِمرگِ یزدگرد است. سی‌ سال پیش می‌شده که هر روز این گام‌ها را تا تئاتر شهر –چه نام بامُسمایی برای آن‌روزها و این روزها- بروی و پایِ بازیِ با‌جان‌ودلِ بازی‌گرانِ این بازی بنشینی... و من بهرام بیضائی را می‌ستایم برای ثبتِ آن با خونِ دل و دل‌ِ خون برای‌ِ همه‌ی ‌آن آن‌روزنبوده‌ها؛ این‌روزها،‌ در این سی‌سالگی، که نسخه‌ی تازه‌ی قابل‌دیدنی از آن در دست‌رس است به‌تماشایش بنشینید؛ اگر دیده‌ایدش، دوباره ببینید و اگر دوباره،‌ سه‌باره و صدباره و هزارباره. مرگ یزدگرد را مُکرر باید دید، با نگاه ِهر روز.

نظرات 1 + ارسال نظر
ف 25 مهر 1388 ساعت 01:36

من قاب‌های بسته ثانیه‌ها رو دوست داشتم
مرگ یزدگرد رو هم دوست دارم
هردو تا بکر بودند

:) چطور مطوری ف نازنین!؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد