یوسای عیش مدام میگه: «در واقعیت داستانی، آنچه زندگی را شکل میدهد
صرفن چیزهای موجود نیست، چیزهای ناموجود نیز در این شکلبخشی سهم دارند.»
سرهرمس اینو آورده و بعد اضافه کرده زیرش که: «خواستم بگویم در
واقعیتِ غیرداستانی هم، حتا، گاهی.»
و من باید اصلا کل جمله رو تغییر بدم به این که:
هرچیز را فقط چیزهای ناموجود است که شکل میدهد.
این دیگه زیادیه
رفیق اگر هرچیز رو چیزهای ناموجود تشکیل بده که پس باید فاتحه فلسفه وجودی رو خوند!
قربونت برم اون کماکان فلسفهی وجودیه فقط اینکه وجودشو از ناموجود میگیره!
این دیگه خارج از درک و فهم من بید!!