
در ازمنهی ماضی، ژول داسن [ل: جولز داسین]،استاذ
الفلمالاسود (مشهور فی ای بلد بالریفیفی) فلیمی تدارک دید اسمُهُ: سبت، کَلّا (یعنی
که یکشنبهروزگان، هرگز) باشتراکِ بانو میلینا میرکوری -که ضعیفالنفس صنمی را میبازیاید
در آن (یعنی که خود را قمار میکرد که او را بهدست آورد؛ ور که او را قمار میکرد
[که] خود را بهدست آورد). ژول داسن، در آن اثناء بندهی نیک خدای، مانوس
هاجیداکیس را تکلیف کرد بر وظیفهی انشاء الحان آن همم ورزد و این مانوس، مربا و
مربی ِمکتب غنی موسقی جدید یونانزمین، نغمهای خوش انشاء کرد بر صوتِ بانواول
میلینا [ک: الامراة الاول والاخره]. این نغمه چندان مقبول افتاد که فی سنهای، آلافِ
اهل موسقی به کفر آن پرداختند؛ و منظور از کفر آن باشد که نغمهای قدیم را بهطریقی
جدید باز برخوانند (و کفر را معنی دراصل، پوشش بوده و در این باب [بدان جهت] کفر
[گفته] آمده که هر نسخهی جدید، پردهای است بر صوت و موسقی نسخهی قدیم –حتی که
نغمه درجوهر هنوز همان باشد).
...و غرض از رقم این سطور آن بوده باشد که این سنه که
نصفالقرنی از مجموعکردنِ این لحن شده و هنوز، حتی کماکان در این عصر جدید، از
کانِ آن، جوهرها مستخرج است، ذکری رفته باشد مر عبد صالح خدا، سیدنا هاجیداکیس
علیه الرحمة و العافیه فی العالم الاخری؛ باشد که بر هر قرائت این، سیئهای از او
کفر شود و استماع هر کفرش، کفرانِ کفر او گردد.
راقم این سطور بغیر از نسخهی بانومیلینا که در طریقی بسیار خاصه با اتمسفر
فلیم درتطابق است، آنِ بانو موسکوری و آقای بیلی ون و نسخهی انجلیسی کوردتها را نیز موافق طبع دانسته و مضافا بهحضور
اهل طرب، آخرین نسخهی طربانگیز آن نیز معرفی میگردد.
ضمنا مضاف بر اینها، نسخههای متعددی نیز بهسهولت از طریق جوریدن در مجازجایهای
موسقی و طرب قابل استحصال و استماع است.
اقلّ عباد-قاوالیر
بعدالتحریر: متکلمان و عموم علاقمندان به لغت فرس میتوانند
از نسخهی آقای ویگن نیز محظوظ گردند.
عجب کتابتی!!!
کدام معنی استفاد شود از این عجبتان بانو!؟
خیلی ممنون
ناقابل برای بزرگواران!