-
[ بدون عنوان ]
23 بهمن 1389 22:11
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 خویشتن را علاج مینکنی باری از عیب دیگران خاموش محتسب کونبرهنه در بازار قحبه را میزند که روی بپوش Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 سعدیمون
-
[ بدون عنوان ]
19 بهمن 1389 20:23
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بشنـوید
-
[ بدون عنوان ]
18 بهمن 1389 23:55
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 تا دادِ مرا از تو ستمگر نگرفتند کس هیچ ندانست که فریادرسی هست فروغی
-
[ بدون عنوان ]
13 بهمن 1389 13:33
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 یه بار و ده بار و هشت بار و ده بارش کاملا معموله؛ سی بار و چهل بارش هم عادیه که تو مهمونی، وقت نشستن،خم شدن، راهرفتن، وایسادن یا هرچی، خانما حواسشون به لباسشون باشه؛ ممکنه صد بار هم بشه اما خیال نمیکنید هزاروهفتصدوسیودو بار بالاپایینکردن لباس تو سه ساعت...
-
faraway
13 بهمن 1389 11:36
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بشنـوید ببینیـد
-
این یک ترجمهی تمامعیار نیست
2 بهمن 1389 22:00
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ببال...ببال که جفایت هرچه بیشتر تو بهگوشت و چشمم زندهتر و بَرجا، بهخواستِ عشقمان، که من بازبینَمت نسیمت عنبر و زمینت شکـّر و من دوست دارمت...بیــشتر دستانت درختانِ درهمپیچان نغمه سرنکنم اما من چون همه بلبلان که زنجیرها میآموزندَم که بجنگم... بجنگم...بجنگم...
-
امضا
28 دی 1389 19:56
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 این عطر که به تن میزنی موسیقی سیالیست امضای شخصیات جعلنشدنی Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 نزار قبانی بلاگصاب
-
[ بدون عنوان ]
23 دی 1389 10:09
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی؟ بر دشمنان نشستی، دل دوستان شکستی سر شانه را شکستم بهبهانهی تطاول که به حلقه-حلقه زلفات نکند درازدستی ز تو خواهش غرامت نکند تنی که کُشتی ز تو آرزوی مرهم نکند دلی که خستی کسی از خرابهی دل نگرفته باج هرگز تو بر آن خراج بستی و...
-
درراستای تعریفشدن تعریفنشدهها
19 دی 1389 14:45
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 شما زنی امروزیای هستید. از طبقهی متوسط و متوسطبهبالا. تحصیلکرده. با کار و درآمدی مناسب یا با قابلیت بالقوهی کار کردن و کسب درآمدی که کفاف یک زندگی معمول را بدهد. با مردی ازدواج کردهاید که خودتان انتخاباش کردهاید، عاشقاش بودهاید یا دوستاش داشتهاید؛...
-
[ بدون عنوان ]
15 دی 1389 21:20
در ازمنهی ماضی، ژول داسن [ل: جولز داسین]،استاذ الفلمالاسود (مشهور فی ای بلد بالریفیفی) فلیمی تدارک دید اسمُهُ: سبت، کَلّا (یعنی که یکشنبهروزگان، هرگز) باشتراکِ بانو میلینا میرکوری -که ضعیفالنفس صنمی را میبازیاید در آن (یعنی که خود را قمار میکرد که او را بهدست آورد؛ ور که او را قمار میکرد [که] خود را...
-
[ بدون عنوان ]
10 دی 1389 14:05
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بشنوید
-
[ بدون عنوان ]
8 دی 1389 20:56
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 پیراهنات در باد تکان میخورد این تنها پرچمیست که دوستاش دارم گروس عبدالملکیان
-
[ بدون عنوان ]
4 دی 1389 00:12
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 تو مرا یافتی همچون ریگای که دستی از ساحل برمیگیرد همچون شیءای غریب و گمشده که کسی کاربردش را نمیداند همچون جلبک روی سُدسیابای که جزر و مد به خشکی میرساند همچون مهای پشت پنجره که میخواهد وارد آشیانه شود همچون آشفتگی یک اتاق مهمانخانه که کسی مرتب نکرده...
-
[ بدون عنوان ]
20 آذر 1389 22:32
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 کافی بود شبی چند دقیقهای موسیقی محلی پخش کنند که این مردم با هم آشتی کنند –قصد اگر آشتی دادن/کردن این مردم با هم بود. چوناین اگر میشد، این چهار دقیقه برای دوستی ِبلوچستان کافی بود. بهار است و کوچنشینان از منزلگاه میروند بیا که دستی بیافشانیم وه که...
-
از هوش می
16 آذر 1389 21:57
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 معشوقِ جانبهبهارآغشتهی منی که موهای خیسات را خدایان بر سینهام میریزند وَ مرا خواب میکنند یک روزَمی که بوی شانهی تو خواب میبَرَدَم معشوقِ جانبهبهارآغشتهی منی تو شانه بزن! هنگامهی منی من دستهای تو را با بوسههایم تُک میزدم من دستهای تو را در...
-
[ بدون عنوان ]
6 آذر 1389 19:32
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 روزهامان روز ِکامل نیاند و شبهامان شبِ کامل نی و زندگی پیش میخزد چون موشی خاکی بی تکانِ علفی ازرا پاند صابلاگ
-
کنایه
30 آبان 1389 20:58
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ... از ما گذشت باید به ابر بیاموزیم تا از عطش گیاه نمیرد ... نصرت رحمانی
-
این صدای شکفتن را
27 آبان 1389 21:37
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 شکستهدلتر از آن ساغر بلورینم که در میانهی خارا کنی ز دست رها... این صدای شکفتن را از بهار تنام بشنو: هر جوانه به آوازی گویدت که «منم» بشنو هر جوانه به آیینی شد شکوفهی پروینی، مستِ جلوه اگر گفتم «شاخ نسترنام» بشنو بیش از این چه درنگ آرم؟ -چنگ زهره به چنگ آرم،...
-
اسارت
25 آبان 1389 21:00
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ... بهاسارت سرگشتهی بیابانم بیطعام و حتی بی جرعهای و تو با تمامی پیکر تفتهات لحظههای احتضار مرا به قرنها میکشانی ... منوچهر شیبانی
-
زمان
21 آبان 1389 21:32
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بر دیوارها ساعتها -هزاران عقربهها وامانده از زنگار زمان خیری منصور بلاگصاب
-
[ بدون عنوان ]
20 آبان 1389 21:24
-
[ بدون عنوان ]
16 آبان 1389 22:42
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ای کهآب زندگانی من در دهان توست تیر هلاک ظاهر من در کمان توست هر روز خلق را سر یاری و صاحبیست ما را همین سر است که بر آستان توست بسیار دیدهایم درختان میوهدار زین به ندیدهایم که در بوستان توست سعدی
-
[ بدون عنوان ]
15 آبان 1389 22:57
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 خیزد شمیم جان ز سرایی که جای توست خوش آن که خانهایش به جنب سرای توست مجمر زوارهای
-
صــدای طهــــرون دراومــــد
11 آبان 1389 20:29
-
سایه
9 آبان 1389 22:23
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 سایهی کسی که ایستاده در آنسوی افق اکنون تقریبا پاهایم را لمس میکند یوری فومی یاگوچی ضیاءالدین ترابی
-
صدای طهرون
5 آبان 1389 21:36
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 از مصاحبه ی مینو صابری شروع شد. یه چیزایی قبلا ضبط و پخش شده بود و حتما هم شماها خیلیاتون حداقل چندتاییشو شنیدهین، اما حتما خیلیاش هم بود که ضبط نشده بود، جایی نبود و داشت از بین میرفت. بهواسطهی مینوی عزیز...
-
با «ویگن» در آستانۀ حسینیه!
4 آبان 1389 22:40
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 چهارم آبانماه امسال مصادف بود با سالگرد درگذشت «ویگن». یادم آمد عصر آنروز را در آن سالهای دور، که به آنی در محلۀ ارمنینشین خیابان «نادر شاه»، صدا به صدا پیچید که: «ویگن آمده عکاسی، عکس بندازه». بهچشم بههم زدنی، از محله و کوچه ـ خیابانهای اطراف، هر کس که نای...
-
قصههای پاییز
2 آبان 1389 11:18
-
مرگ و نفاق؛ کیفر عصیان بشر
29 مهر 1389 13:52
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 وقتی آباسی، خدای خدایان، انسان را خلق کرد او را از زندگی بر روی زمین برحذر داشت. چون فکر میکرد که شاید انسان همپایهی خود او شود. ولی زن او، آتائی گفت: بگذار ببینیم که سرانجام این کار به کجا خواهد کشید؟ ازاینرو خدا به انسان اجازه داد که بر روی زمین زندگی کند ولی...
-
بیآشیانه وقتِ زندگی، بیگور وقتِ مرگ
25 مهر 1389 19:41
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 راستهنرمندان وقتِ مردن هم مثل زندهبودنشان ارج و قرب دارند؛ بزرگان همه تسلیت میگویند، خیابانی یا میدانی به نامشان میشود، شاید روزی هم برایشان عزا شود، هفتهای بعد جشننامهی کارهای نکردهشان برگزار میشود و بزرگداشتها که در سالنهای مختلف شهر......